از جمله مشاهیر موسیقی «آواز » ایران در عصر حاضر، ایرج بسطامی است.
وی در سال ۱۳۳۶ش. در شهر بم متولد شد. نامبرده در خانوادهای پا به عرصه وجود گذاشت که اهل ذوق و هنر بودند ـ به ویژه عموی او یدالله بسطامی که اولین استاد ایرج بود و ایرج بسطامی فراگیری موسیقی خود را مدیون عمویش میدانست که هم ذوق و استعداد برادر زادهاش را به موقع تشخیص داد و هم در تربیت وی سعی بلیغی میداشت.
ایرج بسطامی، از پنج سالگی به خواندن آواز علاقه داشته و هر یک از اعضای خانواده از جد پدری گرفته تا پدر در زمینه خواندن آواز و زدن سازهای مختلف تجربه داشتند، و ایرج نیز در کنار آنها با اصول موسیقی آشنا شد. وی سپس به فراگیری دستگاه های موسیقی نزد پدر خود پرداخت. ایرج در این سالها ردیفهای آوازی در مکتب تهران سبک استاد «عبدالله خان دوامی« را نزد عمو «یدالله بسطامی» فرا گرفت. بسطامی، از سنین نوجوانی تحت تعلیم عمومی خود «یدالله بسطامی» قرار گرفته که با سرپرستی وی گروهی با همکاری برادران بسطامی تشکیل شد که در رادیو و تلویزیون آن زمان و اردوهای رامسر اجرای برنامه داشتند. وی در ۲۲ سالگی به جرگه شاگردان استادان آواز ایران پیوست.
بسطامی پس از درگذشت عمویش، روانه تهران شد و مدت پنج سال درنزد استاد شجریان کار کرد. وی همچنین بخشهایی از ردیفهای موسیقی را نزد اساتیدی هم چون طاهرزاده و بنان فرا گرفت. لحن آواز داودی ایرج بسطامی حتی به فراسوی مرزهای ایران رسید و وی از معدود خوانندگان ردیفهای آواز ایرانی است که صدایی گرم و گیرا و پر جاذبه و قوی داشت و همچنین سالهایی از عمر خود را صرف فراگیری و به خاطر سپردن گوشههای آواز ایرانی نزد استادان فن کرده بود که جدیدترین آنها کاست «سکوت» در سال ۱۳۷۸ پخش شد، که هواداران فراوانی دارد.
استاد ایرج بسطامی میگفت: «از سن هشت سالگی درپهنهی بیکران موسیقی سیر میکنم، آن «آنی» را که در موسیقی ایرانی وجود دارد، کمی زودتر از مردم عادی دریافتهام. تعلیم من چنان که عرف تاریخ موسیقی ماست، سینه به سینه بوده است. همین روش را نیز هنگامی که هفتهای یک روز در کانون هنر کرمان تدریس آواز میکردم، به کار میبردم. وقتی در لیالی قدر مناجاتی میکنم، با راز و نیازهای مولای با معبودش را با ترنم مخالف و مغلوب یا نهیب و عراق از حنجرهام بیرون میریزم، جز خدا هیچ چیز برایم نه مطرح است و نه اصلاً زنده.موسیقی اصیل ایرانی پیوند مرا با خالق و نیز با نیاکانم میسر میسازد.
پس از آموختن آواز نزد محمد رضا شجریان، در سال ۱۳۷۸ وی نزد پرویز مشکاتیان،آهنگساز و نوازنده نامی سنتور رفت تا تلفیق شعر و موسیقی را نزدش بیاموزد. صدای اوج ایرج بسطامی تقریباً همتایی در میان آواز خوانان مرد پیدا نکرد. آلبوم موسم گل، حاصل همکاری وی با محمدرضا درویشی که برخی از تصانیف قمرالملوک وزیری را بازخوانی کرد اوج صدای بسطامی را به نمایش گذاشت.
بسطامی یک بار در سال ۱۹۹۰ میلادی (۱۳۶۹) به همراه «پرویز مشکاتیان« به اروپا رفته و کنسرتهای متعددی در سراسر اروپا ترتیب داد. وی هم چنین در سال ۱۹۹۴ میلادی (۱۳۷۳) هم به همین منوال با «پرویز مشکاتیان» همراه شده و به اروپا سفر کرد.
ایرج بسطامی نخستین آلبومهای خود را با «پرویز مشکاتیان» انتشار داد وی با پرویز مشکاتیان ابتدا کنسرت افشاری مرکب را در تالار وحدت برگزار کرد و سپس آلبومهای افشاری مرکب (۱۳۶۹)، مژده بهار(۱۳۷۰)، افق مهر(۱۳۷۱)، وطن من(۱۳۷۳)، را با همکاری و آهنگسازی مشکاتیان عرضه عمومی کرد.
«بوی نوروز» که حاصل همکاری گروه «دستان» و آهنگسازی «محمدعلی کیانینژاد» بوده از دیگر کارهای به یاد ماندنی موسیقی ایرانی است که بسطامی هم آواز آن را خواند. پس از این دوره بسطامی، به همکاری با «کیوان ساکت» (آلبوم فسانه) و «کوروش متین» (سکوت) و «حسین پیرنیا» (تحریر خیال) پرداخت. آهنگ «گلپونه های وحشی» که بعد از مرگ بسطامی در بم، آوازه ای ملی یافت حاصل صدای بسطامی در سن ۴۰ سالگی به اوج فعالیت خود رسید و در طول ۱۴ سال فعالیت ۱۱ کاست ماندگار به یادگار گذاشت.
آوازهای ایرج پیش تر بر پایه سنتور بوده و در گامهای بلند هیچ کس به مهارت وی نرسید. آوازهای دشتی و محای او نیز در کرمان و کل ایران دارای شهرت بسیاری است.
بسطامی هرگز ازدواج نکرد و به دور از جنجالها و هیاهوهای هنری، سرپرستی خانواده برادر مرحومش را درشهرستان بم به عهده گرفت. این همراهی و سرپرستی تا زمان مرگ ادامه داشت به گونه ای که تمام اعضاء این خانواده (به جز خاطره دختر بردار ایرج) همراه ایرج عروج کردند. بسطامی ۵ دی ماه ۱۳۸۱، در زلزله بم زیر آوار ماند و به دیار باقی شتافت. پس از مرگ بسطامی برخی از کارهای گذشه و کنسرتهای وی با اهالی موسیقی و نیز بی کاروان کولی (کیوان ساکت) انتشارعمومی یافت که الله مزار با همنوازی سه تار بهداد بابایی ازجمله این آثار بود.