حاج محمد ارجمند کرمانی بازرگان معروف فرش در سال ۱۲۷۱ش. در محله خواجه خضر دیده به جهان گشود. وی سومین فرزند مرحوم حاج جعفر بود و در عنفوان جوانی فردی فعال و کوشا و مانند همه انسانهای خودساخته، همواره در صدد پیدا کردن راهی برای بهبود وترقی وضع زندگی خویش بود. میتوان گفت ازجمله عوامل مهمی که موجب موفقیت و ترقی و معروفیت وی گردید، علاقه و ایمان او به کار و فعالیت و حسن ابتکار و خلاقیت در حرفهاش بود. در مورد خصوصیات دوران حیات مرحوم ارجمند یکی از معمرین محل که از نزدیکان ایشان نیز بود نقل میکرد: سحرخیزی یکی از عادات ارجمند بود.
در اوایل زندگانی که هنوز دارای موقعیت و معروفیت و ثروتی نبود، اکثر اوقات فرایض مذهبی را در مسجد خواجه خضر(ع) انجام میداد، در یکی از شبها پیرزن مومنهای در خواب میبیند، حاج محمد ارجمند که در آن ایام معروف به محمد حاج جعفر بود، در گوشهای از مسجد مشغول خواندن نماز است و ناگهان شخص نورانی که از هر جهت آثار روحانیت و بزرگی و وقار در چهرهی او هویدا بود، وارد مسجد شده و مرحوم ارجمند را مورد تفقد قرار داده و چیزی به او مرحمت فرمودند. مشاهده آن صحنه مخصوصاً ابهت و جلال و بزرگی آن شخص آن چنان دگرگونی در حالات آن زن پدید میآورد که از خواب بیدار شده و فردا ضمن این که خواب خود را برای سایرین تعریف میکند، در تعبیر آن آیندهی درخشانی را برای حاج محمد ارجمند پیش بینی مینماید. اتفاقاً مدت زیادی از این ماجرا نمیگذرد که حاج محمد ارجمند که به شغل نقاشی قالی مشغول بود، به فکر تغییر شغل خود میافتد و حرفهی تهیه فرش و عرضهی آن را به بازار انتخاب مینماید و روز به روز کار او رونق گرفته و این پیشه را گسترش میدهد. دیری نمیپاید که در اثر ابتکار و خلاقیتی که در امر تهیه نقشه و یکنواختی ثبات رنگ مصالح مورد نیاز فرشها به کار میبرد، فرشهای تهیه شده توسط نامبرده نه تنها در ایران، بلکه در کشورهای خارج معروفیت بینالمللی پیدا میکند به نحوی که رنگ آمیزی و ظرافت قالیهای ممتاز وی، موجب شد که در آمریکا او را سلطان قالی بنامند و همواره سفارشات زیادی از اقصی نقاط قارههای آمریکا و اروپا برای خریداری فرشهای ارجمند به ایران میرسید. امروزه در اکثر اماکن متبرکه و کاخهای سلاطین و رؤسای جمهوری و موزههای بعضی از کشورهای جهان از جمله: آستان قدس رضوی، آستانه حضرت معصومه(س) کاخهای ایران، کاخ بوکهینگهام انگلستان، کاخ سفید واشنگتن قالی های بافت کارگاههای ارجمند به چشم میخورد و همچنین شنیده شد که در نمایشگاه بزرگ بینالمللی که در سال ۱۳۷۱ در تهران برگزار شد، دو تخته از فرشهای نفیس تهیه شده به وسیله ارجمند یکی به مبلغ بیست و شش میلیون تومان و دیگری سی و شش میلیون تومان به مرحله معامله رسید ولی صاحبان آن فرشها حاضر به فروش نشدند. در اینجا ذکر این نکته ضروری به نظر میرسد درست است که این قبیل فرشها با آن ظرافت و زیبایی نقش و ثبات رنگ با سرمایه و ذوق و ابتکار و فعالیت مرحوم ارجمند و بازرگانانی از قبیل ایشان تهیه و افتخار آن نصیب شهر کرمان شده است، ولی انصافاً سزاوار نیست که زحمات طاقت فرسای آن هنرمندان بی نام و نشان قالی بافی را که با شرایط سخت زندگی آن زمان و در آن کارگاههای غیر بهداشتی در واقع از جان خویش مایه گذارده و با انگشتان ظریف و هنر آفرین خود در امر بافت و تهیه این گونه فرشها سهم به سزایی داشتهاند و هم اکنون شاید آنها هم به حکم تقدیر امروزه مانند ارجمند سر به تیره خاک فرو برده باشند، از نظر دور داشته شده و فراموش گردند، بلکه باید یاد و خاطرهی آنان نیز نه تنها از نظر هنرمندان و صاحب نظران بلکه از لحاظ همه طبقات جامعه گرامی داشته شود.
به هر حال مرحوم حاج محمدارجمند کرمانی درتاریخ۱۳آبان۱۳۴۷در یکی از بیمارستانهای نیویورک بدرود حیات گفت و چند ساعت بعد از آن رادیو آلمان ضمن برنامه اخبار فارسی خود اعلام داشت که امروز حاج محمد ارجمند کرمانی، سلطان قالی جهان در آمریکا درگذشت. آرامگاه مرحوم ارجمند در محلی واقع در قسمت جنوب غربی بیمارستان ارجمند قرار دارد. این محل دارای چهار درب میباشد که یک درب آن مجاور درب ورودی بیمارستان واقع است که گویی از این درب روح ارجمند نظارهگر ورود و خروج به ویژه بیماران مستمند بهبود یافتهای است که در این بیمارستان معالجه شدهاند و از این که خداوند این توفیق را به او عنایت فرموده که در دوران حیات خویش موفق به ساختن چنین مؤسسه خیر و عامالمنفعهای شود، خرسند و شادمان و سپاسگزار است. امید است که خداوند به همه توانانگران و ثروتمندان این سرزمین این توفیق را کرامت فرماید که به مرحوم ارجمند تأسی جسته و گامی در طریق خدمت به اجتماع و رفع آلام عمومی بردارند و بدانند همان طور که بر سردر آرامگاه مرحوم ارجمند هم نوشته شده:
نام نیکی گر بماند زآدمی به کز او ماند سرای زرنگار